رای گیری در اقلیم کردستان عراق و تاسیس کشور کردستان

     در خلال جنگ دوم جهانی و در زمان حضور نیروهای ارتش سرخ در ایران ؛  فرصتی برای مسکو فراهم ساخت تا تحرکاتی در قالب جنبش های خودمختاری در استان های ترک زبان آذربایجان به پایتختی شهر تبریز و کردستان به مرکزیت شهر مهاباد بوجود آورد و سال های1324 و 1325 اوج فعالیت جنبش های ذکر شده بود که توسط ارتش ایران سرکوب شدند و رهبران آن ها دستگیر و اعدام یا زندانی شدند .سید جعفرپیشه وری از آذربایجان به باکو گریخت و در آنجا فوت کرد و در کردستان قاضی محمد و سیف قاضی و صدر قاضی اعدام شدند.

     ولیکن تفکر خودمختاری ؛ در بین کردها ؛ که در چهار کشور همچوار ایران . ترکیه . عراق و سوریه ساکنند ریشه پیدا کرد و به صورت یک آرمان تبدیل شد . در دهه پنچاه شمسی  ؛ رژیم ایران که سر جنگ با رژیم عراق داشت به تحریک کردهای عراق روی آورد و ملا مصظفی بارزانی رهبر  حزب کردستان عراق که وابسته به شاه ایران بود  ؛ به جنگ با ارتش بعثی عراق برخاست که سرانجام این جنگ ؛ قرارداد 1975 الجزایر بود وهنگامی که ملا مصطفی ؛ پشتش را خالی دید به ایران آمد و به اتفاق دو پسرش مسعود و ادریس در کرج اقامت کرد تا این که از دنیا رفت .

    جنگ هشت ساله ایران باعراق ؛ سبب شد تا تهران از خانواده ملا مصطفی و حزبش بر علیه رژیم بعثی استفاده ابزاری نماید و به این ترتیب فرصتی به دست کردها داد تا به انسجام خود بپردازند و دست به اسلحه ببرند و با حکومت صدام حسین به چنگ بر خیزند.

     قطعنامه 598 درسال 1367 کردهای عراق را برای بار دیگر ؛  در سردرگمی فرو برد و این بار تنها حزب کردستان عراق وابسته به طایفه بارزانی ها نبود بلکه حزب " میهنی کردستان عراق " که از مدت ها قبل توسط جلال طالبانی تاسیس شده بود و در جنگ ایران و عراق همپای حزب کردستان با رژیم عراق می جنگید و هر دو حزب به دنبال  خودمختاری بودند .

   حمله عراق به کویت که بزرگتری اشتباه استراتژیک صدام حسین در دوران حکومتش بود و ضد حمله ؛  ائتلافی از کشورها به رهبری آمریکا به کویت ؛ جهت خارج کردن ارتش صدام ازکویت و در پی آن ضعف شدیدی که بر رژیم بغداد عارض  شد موجب  گردید  تا کردها با حمایتی که ازسوی امریکا  می شدند صاحب اختیارات و امکانات گسترده ای بشوند.تا این که با سقوط رژیم بعثی عراق ؛ کردهای عراق یک گام پیش نهادند و خودمختاری اقلیم کردستان را در قانون اساسی گنجاندند تا به هدف غائی که استقلال کردستان است نزدیکتر بشوند.

   برای تاسیس دولت مستقل کردستان که به یک آرزوی دیرینه برای کردها تبدیل شده بود دو مسئله دیگر در نقش کاتالیزور بازی نمود :

1-      فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تجزیه این کشور به تعدادی از کشورها برای اساس تقسیم بندی  قومی نظیر : آذربایجان ؛ ترکمنستان ؛ ازبکستان ؛ ارمنستان و...و این شائبه را برای کردها بوجود آورد که چه چیزی کمتر از سایر اقوام دارند که آن ها بر اساس قومیت دارای کشوری مستقل باشند و کردها فاقد آن .

2-      حمایت شدید اسرائیل از تشکیل کشوری کرد که می تواند در جهت اهداف منطقه ای اسرائیل موثر باشد  و از این رو همزمان با  تشکیل اقلیم کردستان عراق ؛ نفوذ اسرائیل در این اقلیم به وضوح مشخص است .و نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل از جمله افرادی است که از تاسیس دولت مستقل کردها حمایت می کند .

با توجه به وضعیت نابسامانی که در چند ساله اخیر در منطقه خاوریانه بوجود آمده و حکومت سوریه در ضعف کامل قرار گرفته و ترکیه وارد درگیری های سوریه شده و عراق هم با پدیده " داعش " در گیر است کردها به این فکر افتادند تا از موقعیت استفاده نمایند و همه پرسی برگزار کنند تا یک گام دیگر به تاسیس کشور مستقل نزدیک شوند با توجه به این که هر چهار کشور ایران . ترکیه . عراق و سوریه  ؛ با این که  هر کدام به نوعی در تلاطم تهدیدات منطقه ای و بین المللی قرار دارند مع الوصف  با همه پرسی مخالف جدی هستند. و تاسیس چنین کشوری را در تضاد با منافع ملی و تمامیت ارضیشان کشورشان تلقی می کنند

   تاسیس کشور کردستان از این جهت که ؛  کردها همانند سایر اقوام به هدف دیرینه اشان دست پیدا می کنند شاید به نفع کردها باشد ولی از این که  ؛ کشورهای منطقه تجزیه می شوند و تمامیت ارضی چهار کشور بر هم می خورد و همچنین رابطه بسیار نزدیکی که بین تل آویو و اربیل است یک کشور مشابه اسرائیل در بین چهار کشور اسلامی بوجود می آید تهدیدی جدی برای امنیت منطقه است .