درگذشت " عباس كيارستمي " و حواشي پزشكي آن

ساخت وبلاگ

    مرحوم عباس كيارستمي كار گردان نام آشنا و معروف ايران بعد از بيماري كوتاه و چند ماهه ( از اسفند 1394 تا تبر ماه 95 ) و انجام چهار عمل جراحي بالاخره در بيمارستان " مونتسوريس"  شهر پاريس درفرانسه فوت كرد .

    ضايعه درگذشت كيارستمي براي خانواده و همكاران و دوستانش بسيار سنگين و غمگين و تا حدودي غير مترقبه بود خصوصا بعد از انتقالش به خارج از كشور كه  اميد فراوان به بهبودش داشتند و درگذشتش  سبب بروز عكس العمل هائي از سوي خانواده كيارستمي گرديد بطوريكه  فرزندانش كم كاري تيم پزشكي و درماني او را در بيمارستان هاي ايران و خصوصا بيمارستان " جم " كه كيارستمي مراحل نخست درمانش را از آنجا شروع كرده بود عامل  اصلي و اساسي در مرگ وي قلمداد كردند و اعتراضات تا  آنجا ادامه پيدا كرد كه در مراسم يادبود مرحوم كيارستمي يكي از همكاران ايشان در عرصه كارگرداني آقاي " داروش مهرجوئي " لب به انتقاد شديد از نحوه درمان ايشان گشود و عباراتي را در مورد جامعه پزشكي كشور به كار برد كه اولا- در شان شخصيت جناب مهرجوئي  نبود . ثانيا- مشخص نيست و هنوز ثابت نشده كه آيا سهل انگاري و يا بي توجهي از سوي تيم  درمان كيارستمي صورت گرفته است ؟.اگرچه جناب مهرجوئي بعد از چند روز بطوريكه  خبر گزاري " ايسنا " نقل كرده  سعي كرده تا حدودي صحبت هايش را اصلاح كند .

    در مورد مسائل مطروحه در فوق ؛  اشاره و ذكر چند نكته حائز اهميت است و لازم است به آن ها توجه شود تا در آينده مورد توجه بيشتر قرار گيرد :

1-مهمترين و اصلي ترين وظيفه هر پزشك و كادر درماني در سراسر جهان از جمله كشور ما و بر اساس سوگندي كه  ياد كرده اند درمان بيماراني  است كه به آن ها  مراجعه مي كنند و وظيفه اخلاقي اقتضاء دارد هر پزشكي كه  مسئوليت درمان هر بيماري را  بر عهده گرفته به نحو احسن انجام  وظيفه نمايد و براي او دارا و ندار ؛ اشخاص مشهور يا گمنام  نبايد تفاوت بكند زيرا جان هر انساني شريف است و خداوند به هر شخصي يك باربيشتر جان نمي بخشد و نبايد بگذاريم  يك بيمار بر اثر بي مبالاتي و يا بي توجهي و كم توجهي  تلف بشود.

.2-خوشبختانه از دير باز پزشكان ايراني ؛  افرادي خوش استعداد و با علاقه در فراگيري علم پزشكي  بودند و مهارتشان در حوزه درمان زبانزد خاص و عام بود و است  و تا حدودي مي توان ادعا كرد در اين مورد جاي هيچگونه نگراني نيست  و اگر گزاف نباشد از همكارانشان در برخي از كشورهاي توسعه يافته يك گام يا چند گام جلوتر هستند.

3- متاسفانه در جامعه چند هزار نفره پزشكان كشور تعدادي يافت مي شوند  كه به هر دليلي توجه خاص به بيماران نمي كنند و خودشان را تافته جدا بافته از ديگر اقشار جامعه خصوصا اقشار متوسط و پائين دست جامعه   از نظر اقتصادي و علمي مي دانند و با بيماران از موضع تبختر و خود بزرگ مي بيني بر خورد مي كنند و حاضر نمي شوند به سئوالات بيمار يا همراهان بيمار با گشاده روئي پاسخ بدهند .اگر چه تعداد اين دسته از پزشكان ممكن است زياد نباشد وليكن هر تعدادي باشند روي ديدگاه جامعه نسبت به پزشكان تاثيرات منفي بر جاي مي گذارد و سبب ايجاد بدبيني نسبت به همه پزشكان در جامعه مي گردد و چنانچه تا حدودي هم شده است.

4-طبق قانون ؛ سازمان نظام پزشكي  مهمترين مرجع رسيدگي به تخلفات پزشكان است و اگر چه اين سازمان  بايد مدافع حقوق پزشكان باشد وليكن دولت و ملت از اين سازمان انتظار دارند اگر خطائي درماني و اخلاقي از سوي پزشكان در حق  هر بيماري از روستائي گرفته تا شهري و از  افراد صاجب نام  تا افراد گمنام و......اعمال شده با قاطعيت و بدون غمض عين برخوردار نمايد تا هم  پزشكان به مسئوليت خطيرشان بيش از پيش واقف باشند و دقت نمايند و از تكرار خطا جلوگيري شود و هم حقي از بيماران  تضيع نگردد واگر سازمان نظام پزشكي به وظايف محوله قانوني به درستي عمل كند يقينا  اعتماد احاد جامعه نسبت به نظام پزشكي افزايش پيدا خواهد كرد . در غير اين صورت بايد انتظار داشت تا هر شخصي در امور پزشكي اظهار نظر كند و به قضاوت  بنشيند.

  ناگفته نماند همان جديت و پيگيري  كه در روزهاي اخير سازمان نظام پزشكي در مورد پرونده درماني مرحوم كيا رستمي انجام داده است بايد در مورد همه پرونده هاي مشابه انجام دهد و اين گمانه بوجود نيآيد كه برخي از بيماران از مزيت هائي خاص و ويژه برخوردارند .

5-در مورد بيماري مرحوم عباس كيارستمي از نقطه اي شروع شد و به نقطه اي كه متاسفانه فوت ايشان است ختم شد .اگر خانواده و دوستان او نقاطي تاريك و مبهم در زنجيره درمان ايشان مشاهده مي كنند بهتر آن است از طريق مراجع ذيصلاح كه سازمان نظام پزشكي است اقدام نمايند و طرح مسئله در مجامع عمومي و رسانه اي كردن توسط افراد فاقد صلاحيت ؛  آن هم قبل از اظهار نظر سازمان نظام پزشكي؛  نمي تواند اقدامي منطقي باشد و در شان جامعه روشنفكري كشور نيست.

6-البته اگر شاكيان  هر پرونده  بعد از اظهار نظر قطعي سازمان نظام پزشكي ؛ قانع نشدند و دلايل قوي و مستدل در اختيار دارند كه حكايت از راي ناصواب نظام پزشكي مي باشد .در آن صورت مي توانند از راه هائي كه قانون اجازه مي دهد و تشخيص مي دهند صحيح است اقدام بفرمايند .

Shahabi Online ...
ما را در سایت Shahabi Online دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahabipoliticso بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 11:23