مصاحبه با روزنامه مردم سالاری تحت عنوان : کردستان عراق و حکومت مرکزی ؛ تعامل یا تقابل

ساخت وبلاگ

 

 در گفتگو با دکتر سیف الرضا شهابی تحلیلگر مسائل بین الملل و خاورمیانه

از: سید مهدی میرتبار خبرنگار روزنامه مردم سالاری

 

همانطور که می دانیم کردستان عراق از سالهای دور شاهد مناقشات زیاد و مخاصمات فراوان بوده است. بر حسب اسناد مکتوب سوابق مبارزات برای استقلال این منطقه و کسب حاکمیت آن توسط کردها حتی قبل از تاسیس کشور مستقل عراق آغاز گردیده بود و در دوره های مختلف همواره ادامه داشت. در این میان خاندان بارزانی  نقش بسیار پررنگ تر و برجسته  تری را نسبت به سایر فعالان سیاسی کرد از خود بروز داده و البته متحمل هزینه های بسیار سنگینی نیز گردیدند . در سالهای ابتدایی قرن قبل، یعنی 1914 میلادی شیخ احمد بارزانی عموی بزرگ مسعود بارزانی پس از یک سری مبارزات به دست دولت عثمانی اعدام گردید و البته این پایان ماجرا نبود و بعد از او برادرش ملامصطفی بارزانی (پدر مسعود بارزانی) سکان رهبری مبارزات و فرماندهی پیشمرگه های کرد را در دست گرفت. ذکر این نکته بسیار ضروری است که گرچه هدف آنان به ظاهر استقلال و  رهایی ملت کرد از ظلم و ستم بود ولیکن بیشتر رنگ و بوی قدرت طلبی داشت تا آنجا که در برخی موارد برای کشورهای همسایه بالاخص ایران نیز مزاحمتهایی را ایجاد می کردند که به عنوان نمونه می توان به تلاش های نافرجام ملامصطفی برای تاسیس  جمهوری مهاباد اشاره کرد.                                                                                                                                 

مبارزات و مخاصمات آنها با دولت مرکزی عراق تا سالها و بلکه دهه ها فایده ای به همراه نداشت تا این که در سالهای پایانی سده گذشته فرصتی استثنایی برای آنان فراهم شد. بعد از ترکتازی های صدام و اشغال کویت توسط عراق و حمله آمریکا و متحدانش به عراق برای بیرون راندن آنان از کویت و ایجاد منطقه پرواز ممنوع، دولت عراق را در وضعیتی ضعیف و نابسامان قرار داد فلذا ملت عراق بر آن شدند که انتقام خود را از رژیم ظالم بعث  بگیرند و به حکومتشان پایان دهند. قیام شیعیان در جنوب و مرکز عراق که به انتفاضه شعبانیه مشهور شد و همچنین قیام کردها در شمال وضعیت عراق را متزلزل نموده تا آنجا که   استانهایش یکی پس از دیگری سقوط کرده و تنها 4 استان در ید قدرت رژیم بعث باقی مانده بود. گرچه بعدا با  همکاری مزورانه و مرموزانه آمریکا، صدام موفق شد این قیامها را سرکوب کرده قدرت را در مناطق از دست رفته باز یابد ولیکن در کردستان عراق این فرصت را پیدا نکرد. فلذا سران پیشمرگه کرد و دیگر احزاب موفق شدند در سالهای پایینی سده قبل یعنی 1991 حکومتی جدا از حکومت مرکزی در آنجا ایجاد کنند. حکومت کردستان عراق بعد از سقوط صدام موقعیتی دیگر پیدا کرد و با قانون مند شدن و به رسمیت شناخته شدن توسط دولت مرکزی به عنوان حکومت فدرال به جایگاه ممتازی در جغرافیای سیاسی عراق و جهان رسید. و علاوه بر آن پست ریاست جمهوری عراق را نیز در قانون اساسی جدید از آن کردها نمایند.                                                                                                                                                               

فلذا انتظار می رفت که کردها تمام توان خود را برای کمک به ثبات سیاسی خود و دولت مرکزی و رفع مشکلات و دفع تنشها و مخاصمات سهمگینی که عراق سالهاست با آن درگیر است به کار گیرند. خصوصا بعد از زمانی که داعش نیز به این گردونه وارد شد این انتظار صد چندان گردید. ولیکن نه تنها این کار را نکردند بلکه مسعود بارزانی با بی تدبیری و بی خردی ای که از اسلاف و نیاکان خود به ارث برده بود و با شعارها و اقدامات ی تفرقه افکنانه آب به آسیاب دشمنان عراق و بشریت بالاخص داعش و رژیم صهیونیستی ریخت و خود و حکومت کردستان به تهدیدی جدید علیه دولت مرکزی عراق بدل شد و  علیرغم مخالفت اغلب کشورهای جهان و حتی بسیاری از احزاب و صاحب نفوذان و صاحب منصبان عالی مقام کرد من جمله فواد معصوم رئیس جمهور، با برگزاری همه پرسی استقلال خود را در مسیر انجام تجزیه عراق قرار داد. البته نه تنها هیچ توفیقی نیافت بلکه علنا و عملا  حکومت اقلیم را در معرض تحریم های سنگین داخلی و بین المللی و انزوا قرار داد. و برای جبران آن حتی حاضر شد از خواسته های قبلی عقب نشینی کند. این مسئله پرسش های زیادی را برای همگان ایجاد کرده است. که چرا ایشان علیرغم مخالفت های فراوان باز هم به این کار دست زد؟ چرا مجلس این کشور با او مخالفت نکرد؟ آینده کردستان چگونه خواهد بود؟ آیا برای همیشه کرکوک را از دست داده؟ و.....                                                         

لذا برای پاسخ به پرسشهای فوق برآنیم از یک کارشناس خبره یعنی جناب آقای دکتر سیف الرضا شهابی در در این زمینه کمک بگیریم. از قلم نماند که ایشان نویسنده و صاحب نظر در مسائل بین الملل و خاورمیانه بوده و بیش از سه دهه سابقه فعالیت در این زمینه با صدا و سیما و مطبوعات و... دارد.                                                                                                    

حال سخن کوتاه کرده و با ایشان به گفتگو می نشینیم.

1)جناب آقای دکتر شهابی به عنوان اولین سوال بفرمایید با توجه به این که مسئله همه پرسی و استقلال اقلیم کردستان بیشتر از این که یک موضوع داخلی عراق باشد یک موضوع مهم بین المللی نیز بود و بالتبع نیاز به بررسی و و مقدماتی بسیارخاص داشت چرا ایشان بدون توجه به آن فرمان همه پرسی را صادر کرد؟

ج1) در این مورد که چرا آقای مسعود بارزانی با توجه به نکاتی که اشاره فرمودید مبنی بر این که از تبعات بین المللی غافل بود و  دستور انجام همه پرسی را داد و به مخالفت ها توجه نکرد علل مختلف ذکر می شود از مشکلات داخلی که گریبان مسئولین اقلیم را گرفته تا فکر قهرمان سازی که در اندیشه رئیس اقلیم کردستان نقش یسته بود   و سبب شد تا به ابعاد بین المللی این همه پرسی توجه چندانی نداشته باشد .
آقای بارزانی تصور می کرد مخالفت ها زود گذر است و ارزش توجه را ندارد و به این سبب توجه جدی نکرد و قهرمان شدن را بر همه چیز ترجیح داده بود در صورتیکه برای قهرمان شدن هم باید تمهیداتی فراهم نمود و بارزانی چنان غرق در تخیلات بود که به این طرف و آن طرف نگاه نکرد.

شکی نیست که تعداد زیادی از کردها به استقلال فکر می کنند و از این که فاقد یک کشور مستقل می باشند احساس ناراحتی می کنند .مسعود بارزانی خواسته بود از این احساسات پاک کردها استفاده نماید و با راه اندازی همه پرسی در بین کردها خصوصا جوانان کرد که بعد احساسی دربین آن ها قوی تر است محبوبیت بیشتری کسب کند و به این خاطر به بدون توجه به عواقب کار دست به همه پرسی زد و تا کوتاه زمانی صاحب محبوبیتی شد ولی در کوتاهترین زمان ممکن ورق برگشت تا جائی که اقای مسعود بارزانی مجبور شد به رها کردن قدرت تن بدهد.

 

 

2)با توجه به اهمیت این موضوع چرا مسئله همه پرسی ابتدا در مجلس اقلیم مطرح نشد؟

تا آنجا که اطلاع دارم مجلس اقلیم تا کنون بیشتر جنبه تشریفاتی داشت و آقای مسعود بارزانی آنچه را خودش صحیح تشخیص می داد اجرا می کرد و توجهی به مجلس اقلیم نداشت .اصولا آنچه که گفته می شود صاحبان قدرت به استبداد رای واندیشه روی می آورند واقعیتی است که درهمین اقلیم کردستان شاهد آن بودیم

 

3)با توجه به حساسیت های زیادی که کشورهای اسلامی نسبت به  اسرائیل دارند چگونه ایشان حاضر شد   از حمایت اسرائیل نسبت به موضوع استقلال بهره برداری کند؟

رهبران اسرائیل از ابتدای تاسیس این کشور از جمله بن گوریون اولین نخست وزیر اسرائیل  توجهی خاص به کردهای عراق داشتند  و سعی می کردند روابطی حسنه با کردهای عراق داشته باشند و بعد از سقوط صدام و تشکیل اقلیم کردستان عراق ؛ رابطه نزدیک بین اربیل و تل آویو افزایش پیدا کرد و حضور کارشناسان اسرائیلی در منطقه جغرافیائی اقلیم مشخص بود  و زمانی که مسعود بارزانی اعلام همه پرسی نمود و در سطح منطقه و جهان با مخالفت روبرو شد  از روی اجبار و یا اختیار به حمایت اسرائیل دل خوش کرد وشاید تصور می کرد حمایت اسرائیل سبب می گردد که امریکا از همه پرسی حمایت کند و در عمل چنین نشد و همین حمایت اسرائیل و نتانیاهو که چهره ای خوشنام نیست  در جای خود سبب انزوای بیشتر اقلیم در بین کشورهای عربی و اسلامی شد .

4)علیرغم سالها ارتباط حسنه میان بارزانی و آمریکا و همچنین حمایت اسرائیل از اقلیم، چرا آمریکا از موضوع استقلال اقلیم حمایت نکرد؟همچنین علیرغم درخواست اقلیم و همچنین سوق الجیشی بودن منطقه، چرا آمریکا نسبت به ایجاد پایگاه در اقلیم اقدام نکرد؟

در شرایط فعلی ازیک طرف واشنگتن رابطه نزدیکی با بغداد دارد و نمی خواهد به سادگی بغداد را از دست بدهد چون می داند رها کردن بغداد به معنی انداختن بیشتر عراق در دامن ایران است و آمریکا چنین چیزی را نمی خواهد و  علت دیگر؛  مخالفت آمریکا با همه پرسی این بود که واشنگتن در حال حاضر سرکوب داعش را اولویت نخست خودش قرار داده ونمی خواهد مسئله جدیدی جایگزین بشود و توجه از سرکوب داعش به مسائل دیگر منحرف شود .
هر چند آمریکا یک کشور نظامی و سرکش در جهان است ولی در عین حال برای تحرکات نظامیش مثل ایجاد پایگاه ؛ مسائل جانبی را هم در نظر می گیرد و ایجاد پایگاه در کشوری که در محاصره ایران وترکیه و عراق است  چندان به مصلحت آمریکا نمی باشد و به جای این که نفعی برایش در بر داشته باشد ممکن است عامل تحریک کشورهای منطقه بشود .نباید از نظر دور بداریم که آمریکا یکی از بزرگترین سفارتخانه ها در منطقه را در عراق دارد

 

5)نظر سازمان ملل و مجامع بین المللی در این خصوص چه بود؟

سازمان ملل و سایر مجامع بین المللی از همه پرسی حمایت نکردند وبرخی به صراحت و تعدادی دیگر غیر مستقیم همه پرسی را محکوم کردند و به نفع شرایط فعلی منطقه قلمداد نکردند و همه پرسی را تنش آفرین قلمداد کردند و حتی به مقامات اقلیم توصیه کردند خویشتن داری کند و از تحرکات تحریک آمیز خودداری کند .

 

6) با توجه به عقب نشینی حکومت اقلیم از مواضع گذشته  و اعلام آمادگی برای تعلیق همه پرسی و درخواست مذاکرات با مقامات عراقی، آیا حکومت مرکزی عراق گفتگو را بدون پیش شرط لغو همه پرسی می پذیرد؟

تا آنجا که اطلاع دارم آقای حیدر العبادی نخست وزیر عراق  از استصال مسعود بارزانی دقیقا مطلع است و الان دست بالا را گرفته و می خواهد تا مدتی بارزانی را تحقیر کند تا هم غرورش بیشتر آسیب بیند و هم درسی باشد برای سایر رهبران کرد که اشتباه مسعود بارزانی را در آینده تکرار نکنند . مطمئنا مقامات عراقی  بعد از مدتی در مذاکره را میگشایند و با  شرط تعلیق نتیجه همه پرسی ؛  به مذاکره با مقامات اقلیم کردستان خواهند نشست و شاید به علت عدم موفقیت در همه پرسی و سر خوردگی که در مقامات اقلیم عارض شده بغداد خواسته های بیشتری را مطالبه کند .

 

7)  آقای بارزانی وضع پیش آمده و از دست رفتن کرکوک را ناشی از خیانت برخی از سران کرد می داند. این دیدگاه تا چه اندازه می تواند صحیح باشد؟ همچنین سران و احزاب کرد چه نظری در خصوص بارزانی دارند؟

آقای بارزانی برای پاسخ دادن به طرفدارانش که چرا کرکوک را به سادگی و در کوتاه ترین زمان ممکن از دست دادند باید توجیهاتی داشته باشد و اکنون تنها توجیه اش خیانت سایر گروه ها و احزب کرد  از جمله حزب میهنی کردستن عراق است و این در حالی است که رهبران حزب میهنی به شدت خیانت را رد کردند وشکست در کرکوک را ناشی از بی تدبیری بارزانی ها بر شمردند .
اقای بارزانی خواسته بود با موفقیت در همه پرسی و در قالب یک رهبر بلا منازع کردها ؛ مخالفانش را منزوی کند ولی با وضعیتی که بعد از همه پرسی برای حزب دمکرات کردستان  بوجود آمد مخالفان بارزانی در پی منفعل نمودن بارزانی ها هستند

 

8) با توجه به تصمیم آقای بارزانی  مبنی بر کناره گیری، چه کسی شانس بیشتری برای بدست گرفتن قدرت در اقلیم را داردو تا چه حد می تواند با حکومت مرکزی کنار بیاید؟

با کناره گیری مسعود بارزانی از قدرت ؛ بر اساس ظواهر و شواهد احتمال قدرت گرفتن  برادر زاده اش بیشتر از سایرین است .اگر برادر زاده اش موفق شود بن بست بوجود آمده بین اربیل و بغداد را بگشاید و از آبروریزی بیشتربرای اقلیم جلوگیری کند قطعا جانشین عمویش خواهد شد در غیر این صورت حزب کردستان باید دنبال افراد دیگری باشد که یا ناشناخته اند و یا در حد و اندازه رهبران فعلی نیستند و این وضعیت یعنی شکست حزب دمکرات کردستان .

 

 

9) با توجه به این که رئیس جمهور عراق، کرد و از همرزمان آقای بارزانی و پیشمرگه ها بوده است و از نفوذ بالایی نیز در جامعه مذکور برخوردار است  چرا نتوانسته در کاهش تنشها بین حکومت اقلیم و دولت مرکزی و نیز جلوگیری از معضل اخیر موثر باشد؟

اگر جلال طالبانی درسلامت بود و رئیس جمهور عراق بود امکان داشت به خاطر شخصیت کاریزماتیکی که داشت جلوی همه پرسی را می گرفت ولیکن اقای فواد معصوم از قدرتی که طالبانی داشت برخوردار نیست و به این خاطر با  این که آقای معصوم روی خوشی به همه پرسی نشان نداد مسعود به آن توجه نکرد و به تصمیم  خودش ادامه داد. 

 

10) آینده اقلیم را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا سران اقلیم با حکومت مرکزی به توافق می رسند؟

اقلیم  در آینده در ضعف کامل قرار خواهد گرفت و اگر تحولی خاص در کشورهای همسایه یعنی ایران و ترکیه  و دولت مرکزی عراق روی ندهد و جامعه جهانی همچنان بر مخالفتشان با نتیجه همه پرسی و اعلام استقلال کردستان عراق ادامه بدهند اقلیم تا سال ها در ضعف قرارخواهد داشت و حسرت سال های گذشته را خواهد خورد

 

 

11) در پایان اگر پیام و یا صحبت خاصی دارید بفرمایید؟

کردها مردم شریفی هستند و در تاریخ از آنان به نیکی یاد شد باید دقت لازم مبذول دارند و بازیچه کشوری نظیر اسرائیل یا قدرت های فرا منطقه ای قرار نگیرند و همزیستی مسالمت آمیز با سایر اقوام را بر استقلال طلبی ترجیح بدهند

 

از این به بعد رهبران اقلیم کردستان عراق باید به استراتژیک بودن منطقه اشان توجه بیشتر داشته باشند و بدانند سه کشور مهم منطقه یعنی ایران و ترکیه و عراق روی استقلال کردستان حساسیت زیادی دارند  و به سادگی اجازه نمی دهند کشوری تشکیل شود که از یک طرف تمایت ارضی ترکیه و ایران را تهدید کند و سبب تجزیه این دو کشور بشود و ازطرف دیگر هم پیمان اسرائیل باشد

 

از این که با ما به گفتگو نشستید متشکریم

 

 

Shahabi Online ...
ما را در سایت Shahabi Online دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahabipoliticso بازدید : 26 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1396 ساعت: 21:56